آذر 93 - هیئت عاشقان ولایت
سفارش تبلیغ
صبا ویژن
هروقت دیدی تنها شدی بدون خدا همه رو بیرون کرده تا خودت باشی و خودش ...
مطالب اخیر وبگاه

السلام علیک یاعلی بن موسی الرضا

افسران - السلام علیک یاعلی بن موسی الرضا



نویسنده هیئت عاشقان ولایت در شنبه 93/9/29 | نظر
نویسنده هیئت عاشقان ولایت در شنبه 93/9/29 | نظر

چرا فرعون در دریا غرق شد؟

افسران - چرا فرعون در دریا غرق شد؟

در زمان فرعون آب رود نیل به زمین فرو رفت و این رودخانه بی‏ آب شد، مردم نزد فرعون آمده و گفتند: ای سلطان برای ما در آن آب جاری کن .
فرعون گفت: من از شما خشنود نیستم تا بخواهم خواسته شما را تأمین کنم.
مردم رفتند و مدتی بعد دوباره آمده و گفتند:
ای پادشاه، چهار پایان از بی ‏آبی هلاک شدند، اگر در رودخانه برای ما آب جاری نمی ‏کنی پس ما معبودی غیر از تو اختیار نماییم؟
فرعون گفت : بروید در راه و جاده بایستید تا مقصودتان را عملی سازم.
مردم در راه ازدحام کرده و به انتظار ایستادند ، فرعون از آنها فاصله گرفت و به جایی رفت که آنها نه او را دیده و نه صدایش را می‏ شنیدند ، آنگاه که مطمئن شد از انظار پنهان است صورت بر خاک نهاد و با انگشت سبابه اشاره کرد و به درگاه الهی عرضه داشت :
بار خدایا همچون عبد ذلیل در درگاه ربّ جلیل به سوی تو آمده ‏ام و می‏ دانم که احدی بر جاری کردن آب در این رودخانه غیر از تو قادر نمی ‏باشد، پس از تو درخواست می‏ کنم آب را در آن جاری فرمایی.
پس از نالیدن فرعون به درگاه خدا و تقاضا نمودنش آب فراوانی که قبلا مانندش را کسی ندیده بود در رودخانه جاری گشت، سپس نزد مردم آمد و به آنها گفت:
آب رودخانه را برای شما جاری ساختم ، مردم در مقابلش به سجده افتادند ، در این هنگام جبرئیل به صورت مبدّل نازل شد و گفت :
ای سلطان مرا کمک کن تا بر بنده ‏ام غالب شوم .
فرعون گفت : داستان تو با بنده‏ ات چیست؟
جبرئیل گفت:
با داشتن بندگانی چند، بنده ‏ای را مالک شده و تمام کلیدهای حجره هایم را به او سپرده ‏ام، او با من دشمنی کرد و با دشمنانم دوست شد و با دوستانم دشمن .
فرعون گفت :
بد بنده ‏ای داری، اگر من چنین بنده ‏ای داشتم در دریای قلزم (به ضم قاف و زا نام شهری است میان مصر و مکّه و دریای قلزم دریایی است بر کنار این شهر که به دریای احمر معروف است) غرقش می ‏کردم.
جبرئیل گفت : ای سلطان نوشته‏ ای مشتمل بر این گفتار مرقوم فرمایید.
فرعون صدا زد و کتاب و دوات طلبید و نوشت :
جزاء بنده ‏ای که با آقایش مخالفت کرده، دشمنانش را دوست و دوستانش را دشمن دارد فقط این است که در دریای قلزم غرق گردد.
جبرئیل گفت: ای سلطان این نامه را مهر و امضاء کنید.
فرعون آن را مهر کرد و سپس نامه را به او سپرد.
باری روزگار گذشت و زمان غرق شدن فرعون در دریا فرا رسید، جبرئیل نزد او آمد و به وی گفت :
این نامه را بگیر، این همان مجازاتی است که خودت به آن حکم نمودی.

علل الشرایع ج 1 ص 55

باب 53 - العلة التی من أجلها أغرق الله عز وجل فرعون.




نویسنده هیئت عاشقان ولایت در شنبه 93/9/29 | نظر

آمدم ای شاه پناهم بده

افسران - آمدم ای شاه پناهم بده

آمدم ای شاه پناهم بده
خط امانی زگناهم بده
ای حرمت ملجا درماندگان
دور مران از درو راهم بده
ای گل بی خار گلستان عشق
قرب مکانی چو گیاهم بده
لایق وصل تو که من نیستم
اذن به یک لحظه نگاهم بده
ای که حریمت به مثل کهرباست
شوق و سبک خیزی کاهم بده
تا که زعشق تو گدازم چو شمع
گرمی جان سوز آهم بده
لشگر شیطان به کمین من است
بی کسم ای شاه پناهم بده
در شب اول که به قبرم نهند
نور بدان شام سیاهم بده
ای که عطا بخش همه عالمی
جمله ی حاجات مرا هم بده




نویسنده هیئت عاشقان ولایت در شنبه 93/9/29 | نظر

آیا بی اعتنایی روحانی به حرکت میلیونی اربعین اتفاقیست؟!

افسران - آیا بی اعتنایی روحانی به حرکت میلیونی اربعین اتفاقیست؟!

با مرور سخنان رییس جمهور در یک هفته گذشته مشخص می‌شود که عالی‌ترین مقام اجرایی کشور واکنش چندانی به این حماسه از خود نشان نداده است. دکتر حسن روحانی در سخنرانی‌های متعدد خود که در روزهای منتهی به اربعین حسینی انجام شده است بدون اشاره به این حماسه عظیم، با بی‌تفاوتی از کنار حضور صدها هزار ایرانی در مراسم پیاده روی اربعین گذشته است. در حالی که در این سخنرانی‌ها به موضوعات حاشیه‌ای مختلفی اشاره داشته است.




نویسنده هیئت عاشقان ولایت در شنبه 93/9/29 | نظر

دلتون رو خوش کردین به این رهبرتون

افسران - دلتون رو خوش کردین به این رهبرتون

اولش عذر میخوام به خاطر تمام کلامت رکیکی که توش به کار رفته.............

سر ک?‌س نشسته بود?م. چند نفر انگار ته ک?‌س جلسه گذاشته بودند. ?ک? شان انگشتش را به سمت عکس امام و رهبر? دراز کرد و با اشاره به آقا گفت: « اص?‌ ا?ن یارو واسه ا?ن مملکت چ?کار کرده؟ همه ? دن?ا بخاطر هم?ن ?ه نفر باهامون دشمن شده. هر روز دارن تحر?ممون م?کنن و هر روز گرون? و تورم، مردم د?گه به نون شبشون هم محتاج شدن همش هم بخاطر خودخواه? ها? (امام)خامنه ا?ه. »
آن ?ک? گفت:« اص?‌ تو زمان شاه رو با ا?‌ن مقا?سه کن. آمر?کا جنگنده ها?? که خودش نم? پروند رو به ا?ران داده بود، چقدر تو ا?ن منطقه عزت داشت?م، صدام ع?ن نوکر شاه بود. حا?‌ ا?ن (امام) خم?ن? اومد به قول خودشون انق?‌ب کرد، زارت صدام حمله کرد به ا?ران و ا?ن همه کشته و زخم?؛ ا?ن انق?‌ب جز ضرر ه?چ? واسه ا?ن مملکت نداشته. »
استاد که منتظر اتمام حرف بچه ها بود، از جا?ش بلند شد. چند قدم? جلو آمد و روبرو? تابلو ا?ستاد. دستش را با?‌ برد و خواستار خاتمه ? بحث شد. حرف ها?? زد که ه?چکداممان باورمان نم? شد. ق?افه اش خ?ل? امروز? و ش?ک بود و اص?‌ بهش نم? آمد که اهل ا?ن حرفها باشد. گفت:« چون وقت ک?‌س کمه، ?ه چند جمله ا? خدمتتون عرض م?کنم. من کار? به خوب? و بد? ا?ن انق?‌ب، ا?ن حکومت ?ا حا?‌ هرچ? ندارم. ول? ا?ن آقا( اشاره به عکس رهبر? ) رو تا اونجا?? که م? شناسم، اهل ا?ن ن?ست که بخاطر م?ل و لذت خودش واسه مردم و حکومتش دشمن جمع کنه؟ آقا اص?‌ مگه ما مر?ض?م که کل دن?ا رو با خودمون دشمن کن?م؟ اص?‌ ?ه سوال د?گه، مگه هر کشور? که چندتا ابرقدرت باهاش دشمن بودن، داره راه رو اشتباه م?ره؟ (سکوت محض بر ک?‌س حکمفرما شده بود.) آمر?کا اگه اراده کنه به هر کشور? بخواد حمله م?کنه. مگه عراق نبود؟ مگه افغانستان نبود؟ چرا جرئت نم?کنه نگاه چپ به ا?ران بندازه؟ همش بخاطر وجود ا?ن آقاست ( اشاره به عکس رهبر? ) ا?‌ن 20 و خورده ا? ساله که ا?شون شده رهبرما، تو ا?ن 20 و خورده ا? سال کل مملکت توسط آمر?کا محاصره شده، ا?نور از عراق، اونور از افغانستان و پاکستان. ا?ن آقا نذاشته ?ه جنگنده آمر?کا?? جرئت کنه تو آسمون ا?ران د?ده بشه. ا?‌ن هرچ? شما امن?ت دار?د و به راحت? درس م?خون?د و با آزاد? کامل به ا?ن حکومت اعتراض م?کن?د، مرهون وجود هم?ن آقاست. زمون شاه که ا?ران مثل ?ک? از ا?الت ها? امر?کا بوده. روسا? چند کشور بزرگ بلند م?شن م?ان ا?ران و م?رن تو ?ه ساختمون?، به شاه ا?ن مملکت که نما?نده مردمه محل نم?ذارن. آخرش شاه از رو ناچار? خودش بلند م?شه م?ره د?دارشون که حت? ?ه نفرشون جلو پا? شاه بلند نم?شه. ا?‌ن چ?؟ کل اتفاقات منطقه و شا?د بشه گفت جهان به نظر ا?ران بستگ? داره. سازمان عدم تعهد که دو سوم کشورا? دن?ا داخلشن، ر??سش ا?رانه. ا?نا چ?ز کم?ه؟ حا?‌ شما گ?ر داد?د به گرون? و تحر?م، ?ه گربه رو بنداز تو قفس بهش بگو بهت گوشت م?دم ول? اگه بر? ب?رون با?د نون سفت بخور?، گربه اگه زبون داشت م?گفت اگه آزاد باشم و نون سفت بخورم، شرف داره به ا?ن که تو قفس باشم و بهم گوشت بد?. حکا?ت ما هم هم?نه. بهمون م?گن بر?د تو قفس تا بهتون گوشت بد?م ا?ن آقا که ا?‌ن من م?گم خداروشکر رهبرمونه م?گه ما اگه آزاد باش?م و نون سفت بخور?م، شرف داره به ا?ن شما بهمون تو قفس گوشت بد?د. پس با عقلتون مسائل رو تحل?ل کن?د نه با احساساتتون. » بعض? سرها?شان را پا??ن انداخته بودند، بعض? هم هنوز به چهره ? استاد زل زده بودند. اما صدا? زنگ ا?ن سکوت سنگ?ن را شکست. انگار داشتند قند در دلم آب م? کردند؛ فکر نم? کردم کس? با ا?ن ت?پ و ظاهر ا?نقدر روشن فکر و واقع ب?ن باشد...




نویسنده هیئت عاشقان ولایت در شنبه 93/9/29 | نظر

خدا....

افسران - خدا....



نویسنده هیئت عاشقان ولایت در شنبه 93/9/29 | نظر

بعضی جملات را باید قاب کرد ، زد به دیوار خانه ...

افسران - بعضی جملات را باید قاب کرد ، زد به دیوار خانه ...



نویسنده هیئت عاشقان ولایت در شنبه 93/9/29 | نظر

جبرئیل علیه السّلام: ای محمّد! اگر قرار بود ما در روی زمین عبادت کنیم، سه کار می کردیم...

افسران - جبرئیل علیه السّلام: ای محمّد! اگر قرار بود ما در روی زمین عبادت کنیم، سه کار می کردیم...



نویسنده هیئت عاشقان ولایت در شنبه 93/9/29 | نظر

اگر کربلا میروی، دلت را ببر

افسران - اگر کربلا میروی، دلت را ببر

شهید سید مرتضی آوینی:

هیچکس نیست که راهی کربلا نیست،
مگر نه این است که کربلا قیامت است و ما راهیان قیامت!!!

ترس ما از مرگ،
همان فاصله ماست تا کربلا
و فاصله ی ما از کربلا همان دوری ما از شهادت است!!!

اگر کربلا میروی، دلت را ببر
و اگر باز میگردی، نیاور!!!!




نویسنده هیئت عاشقان ولایت در شنبه 93/9/29 | نظر
   1   2   3      >

طراحی و کدنویسی قالب : علیرضاحقیقت - ثامن تم

Web Template By : Samentheme.ir