اولش عذر میخوام به خاطر تمام کلامت رکیکی که توش به کار رفته.............
سر ک?س نشسته بود?م. چند نفر انگار ته ک?س جلسه گذاشته بودند. ?ک? شان انگشتش را به سمت عکس امام و رهبر? دراز کرد و با اشاره به آقا گفت: « اص? ا?ن یارو واسه ا?ن مملکت چ?کار کرده؟ همه ? دن?ا بخاطر هم?ن ?ه نفر باهامون دشمن شده. هر روز دارن تحر?ممون م?کنن و هر روز گرون? و تورم، مردم د?گه به نون شبشون هم محتاج شدن همش هم بخاطر خودخواه? ها? (امام)خامنه ا?ه. »
آن ?ک? گفت:« اص? تو زمان شاه رو با ا?ن مقا?سه کن. آمر?کا جنگنده ها?? که خودش نم? پروند رو به ا?ران داده بود، چقدر تو ا?ن منطقه عزت داشت?م، صدام ع?ن نوکر شاه بود. حا? ا?ن (امام) خم?ن? اومد به قول خودشون انق?ب کرد، زارت صدام حمله کرد به ا?ران و ا?ن همه کشته و زخم?؛ ا?ن انق?ب جز ضرر ه?چ? واسه ا?ن مملکت نداشته. »
استاد که منتظر اتمام حرف بچه ها بود، از جا?ش بلند شد. چند قدم? جلو آمد و روبرو? تابلو ا?ستاد. دستش را با? برد و خواستار خاتمه ? بحث شد. حرف ها?? زد که ه?چکداممان باورمان نم? شد. ق?افه اش خ?ل? امروز? و ش?ک بود و اص? بهش نم? آمد که اهل ا?ن حرفها باشد. گفت:« چون وقت ک?س کمه، ?ه چند جمله ا? خدمتتون عرض م?کنم. من کار? به خوب? و بد? ا?ن انق?ب، ا?ن حکومت ?ا حا? هرچ? ندارم. ول? ا?ن آقا( اشاره به عکس رهبر? ) رو تا اونجا?? که م? شناسم، اهل ا?ن ن?ست که بخاطر م?ل و لذت خودش واسه مردم و حکومتش دشمن جمع کنه؟ آقا اص? مگه ما مر?ض?م که کل دن?ا رو با خودمون دشمن کن?م؟ اص? ?ه سوال د?گه، مگه هر کشور? که چندتا ابرقدرت باهاش دشمن بودن، داره راه رو اشتباه م?ره؟ (سکوت محض بر ک?س حکمفرما شده بود.) آمر?کا اگه اراده کنه به هر کشور? بخواد حمله م?کنه. مگه عراق نبود؟ مگه افغانستان نبود؟ چرا جرئت نم?کنه نگاه چپ به ا?ران بندازه؟ همش بخاطر وجود ا?ن آقاست ( اشاره به عکس رهبر? ) ا?ن 20 و خورده ا? ساله که ا?شون شده رهبرما، تو ا?ن 20 و خورده ا? سال کل مملکت توسط آمر?کا محاصره شده، ا?نور از عراق، اونور از افغانستان و پاکستان. ا?ن آقا نذاشته ?ه جنگنده آمر?کا?? جرئت کنه تو آسمون ا?ران د?ده بشه. ا?ن هرچ? شما امن?ت دار?د و به راحت? درس م?خون?د و با آزاد? کامل به ا?ن حکومت اعتراض م?کن?د، مرهون وجود هم?ن آقاست. زمون شاه که ا?ران مثل ?ک? از ا?الت ها? امر?کا بوده. روسا? چند کشور بزرگ بلند م?شن م?ان ا?ران و م?رن تو ?ه ساختمون?، به شاه ا?ن مملکت که نما?نده مردمه محل نم?ذارن. آخرش شاه از رو ناچار? خودش بلند م?شه م?ره د?دارشون که حت? ?ه نفرشون جلو پا? شاه بلند نم?شه. ا?ن چ?؟ کل اتفاقات منطقه و شا?د بشه گفت جهان به نظر ا?ران بستگ? داره. سازمان عدم تعهد که دو سوم کشورا? دن?ا داخلشن، ر??سش ا?رانه. ا?نا چ?ز کم?ه؟ حا? شما گ?ر داد?د به گرون? و تحر?م، ?ه گربه رو بنداز تو قفس بهش بگو بهت گوشت م?دم ول? اگه بر? ب?رون با?د نون سفت بخور?، گربه اگه زبون داشت م?گفت اگه آزاد باشم و نون سفت بخورم، شرف داره به ا?ن که تو قفس باشم و بهم گوشت بد?. حکا?ت ما هم هم?نه. بهمون م?گن بر?د تو قفس تا بهتون گوشت بد?م ا?ن آقا که ا?ن من م?گم خداروشکر رهبرمونه م?گه ما اگه آزاد باش?م و نون سفت بخور?م، شرف داره به ا?ن شما بهمون تو قفس گوشت بد?د. پس با عقلتون مسائل رو تحل?ل کن?د نه با احساساتتون. » بعض? سرها?شان را پا??ن انداخته بودند، بعض? هم هنوز به چهره ? استاد زل زده بودند. اما صدا? زنگ ا?ن سکوت سنگ?ن را شکست. انگار داشتند قند در دلم آب م? کردند؛ فکر نم? کردم کس? با ا?ن ت?پ و ظاهر ا?نقدر روشن فکر و واقع ب?ن باشد...
نویسنده هیئت عاشقان ولایت در شنبه 93/9/29 |
نظر